عبادت زهرا(س)
صديقه طاهره از نظر عبادت و بندگى در اوج از عظمت قرار دارد به گونهاى كه در این جهت نيز كسى به پاى او نمىرسد، حسن بصرى گفته است در اين امت كسى بيشتر از فاطمه بندگى خداى را ننموده و عابدتر از او وجود ندارد، او آنقدر به نماز ایستاد كه پاهايش ورم كرد(47). داستان نقل شده از امام مجتبى(ع)گوشهاى از عبادت زهرا(س) را بازگو مىنمايد:او فرمود: مادرم فاطمه(س) را ديدم كه شب جمعهاى در محراب عبادتش ايستاده تا طلوع صبح در حال ركوع و سجود بود و شنيدم كه براى زنان و مردان با ايمان بسیار دعا مىكرد و نامهاى يكايك را مىبرد و براى خودش چيزى از خدا نخواست، عرض كردم اى مادر! چرا آن گونه كه براى ديگران دعا مىكنى براى خود دعا نمیکنی؟ فرمود: پسرم، اول همسايه، بعد خانهاى خود. (48)
فاطمه(س) از نگاه رسول خدا(ص)
در برخورد رسول خدا(ص) با دخترش فاطمه مطالبى در احاديث نقل شده كه مقام و مرتبت خاص آن حضرت را نزد رسول خدا(ص) بيان مىدارد و اينكه حضرت با احدى جز دخترش زهرا(س) اینگونه محبت و احترام از خود نشان نداده است.
روايت است كه هرگاه زهرا(س) بر رسول خدا(ص)وارد مىشد او دست زهرا(س)را گرفته مىبوسيد و در جاى خويش مىنشاند و هم چنين هرگاه رسول خدا بر او وارد مىشد، او به احترام پدر تمام قد مىايستاد و پدر را مىبوسيد و دست او را گرفته و در جاى خود مىنشاند. (49)و نيز نقل شده كه هرگاه رسول خدا عازم سفر مىشد آخرين كسى از اهل اش كه با او خداحافظى مىنمود زهرا(س) بود و هرگاه از سفر بر مىگشت اولين كسى را كه با او دیدار مىكرد زهرا(س) بود. (50)در روايت ديگرى آمده است:كه چون از جانب خداوند دستور رسيد كه مسلمان رسول خدا(ص) را همانند انسانهای عادى با اسم صدا نكنند(51)، فاطمه(س) گويد من نيز از آن پس تصميم گرفتم ديگر او را پدر صدا نزنم و او را رسول خدا صدا مىزدم، رسول خدا(ص) رو به من نموده فرمود: دخترم! اين آيه در مورد تو و اهل تو نازل نگرديده بلكه در مورد اهل كبر و جفا نازل شده، مرا پدر صدا كن، به درستى كه اين كار قلبم را شاد و موجب رضايت خداوند مىگردد، و سپس رسول خدا(ص) پيشانى او را بوسيد. (52)رسول خدا آن چنان به فاطمه(س) عشق مىورزيد كه تا او را نمىبوسيد به خواب نمىرفت(53)، گاه اين عمل رسول خدا آتش حسرت و حسد برخى زنانش را برمىانگيخت و بر او خرده مىگرفتند، حضرت در جواب آنان مىفرمود: فاطمه فرشته است به صورت آدمى و من هرگاه مشتاق بوى بهشت مىشوم او را مىبويم. (54)به نظر مىرسد اینگونه محبت و احترام صرفاً برخاسته از رابطهاى پدرى و فرزندی نيست، چه اينكه اینگونه احترام و محبت در انسان معمولى نيست، بلكه حضرت مىخواسته مقام و منزلت جايگاه معنوى زهرا(س) را براى امت بيان نمايد، و اینکه آن حضرت پس از او ميزان حق و باطل و معيار هدايت و ضلالت است. (55)
نظرات شما عزیزان: